Episodes
Saturday Feb 25, 2017
Saturday Feb 11, 2017
Mark - 11/2/2017 (God's creation*Genesis* part 6 آفرینش خداوند* پیدایش* پارت)
Saturday Feb 11, 2017
Saturday Feb 11, 2017
Saturday Feb 11, 2017
Saturday Feb 11, 2017
Saturday Jan 28, 2017
Rowan-28/1/2017 (God's creation*Genesis* part 4 آفرینش خداوند* پیدایش* پارت)
Saturday Jan 28, 2017
Saturday Jan 28, 2017
Saturday Jan 28, 2017
kaveh-21/1/2017(the seventh day,Genesis 2&3 part3 روز هفتم،پیدایش 2&3 )
Saturday Jan 28, 2017
Saturday Jan 28, 2017
Wednesday Jan 18, 2017
Rowan-14/1/2017 (God's creation part 2 آفرینش خداوند پارت)
Wednesday Jan 18, 2017
Wednesday Jan 18, 2017
Sunday Jan 08, 2017
Saturday Dec 17, 2016
Bishop Genieve -17/12/2016 ( celebrate christmas ;luke 2 جشن کریستمس ؛لوقا )
Saturday Dec 17, 2016
Saturday Dec 17, 2016
انجیل لـوقـا فصل ۲ Luke Chapter 2
تولد عیسی مسیح
۱ در آن زمان، اوگوستوس، امپراطور روم، فرمان داد تا مردم را در تمام سرزمینهای تحت سُلطه امپراطوری سرشماری کنند. ۲ این سرشماری زمانی صورت گرفت که کرینیوس، از جانب امپراطور، فرماندار سوریه بود. ۳ برای شرکت در سرشماری، هر شخص میبایست به شهر آبا و اجدادی خود میرفت. ۴ از اینرو، یوسف نیز از شهر ناصره در استان جلیل، به زادگاه داود پادشاه یعنی بیت لحم در استان یهودیه رفت زیرا او از نسل داود پادشاه بود. ۵ مریم نیز که در عقد یوسف بود و آخرین روزهای بارداری خود را میگذراند، همراه او رفت تا ثبت نام کند. ۶ هنگامی که در بیت لحم بودند، وقت وضع حمل مریم فرا رسید، ۷ و نخستین فرزند خود را که پسر بود، بدنیا آورد و او را در قنداقی پیچید و در آخوری خوابانید، زیرا در مسافرخانه آنجا برای ایشان جا نبود. ۸ در دشتهای اطراف آن شهر، چوپانانی بودند که شبانگاه از گلههای خود مراقبت میکردند. ۹ آن شب، ناگهان فرشتهای در میان ایشان ظاهر شد و نور جلال خداوند در اطرافشان تابید و ترس همه را فرا گرفت. ۱۰ اما فرشته به ایشان اطمینان خاطر داد و گفت: «نترسید! من حامل مژدهای برای شما هستم، مژدهای مسرت بخش برای همه مردم! ۱۱ و آن اینست که همین امروز مسیح، خداوند و نجات دهنده شما، در شهر داود چشم به جهان گشود. ۱۲ علامت درستی سخن من اینست که نوزادی را خواهید دید که در قنداق پیچیده و در آخور خوابانیدهاند.» ۱۳ ناگهان گروه بیشماری از فرشتگان آسمانی به آن فرشته پیوستند. آنان در ستایش خدا، میسرائیدند و میگفتند: ۱۴ «خدا را در آسمانها جلال باد و بر زمین، در میان مردمی که خدا را خشنود میسازند، آرامش و صفا برقرار باد!» ۱۵ چون فرشتگان به آسمان بازگشتند، چوپانان به یکدیگر گفتند: «بیایید به بیت لحم برویم و این واقعه عجیب را که خداوند خبرش را به ما داده است، به چشم ببینیم.» ۱۶ پس با شتاب به بیت لحم رفتند و مریم و یوسف را پیدا کردند. آنگاه نوزاد را دیدند که در آخوری خوابیده است. ۱۷ چوپانان بی درنگ ماجرا را به گوش همه رساندند و سخنانی را که فرشته درباره نوزاد گفته بود، بازگو کردند. ۱۸ هر که گفتههای آنان را میشنید، حیرت زده میشد. ۱۹ اما مریم، تمام این رویدادها را در دل خود نگاه میداشت و اغلب درباره آنها به فکر فرو میرفت. ۲۰ پس چوپانان به صحرا نزد گلههای خود بازگشتند و خدا را سپاس میگفتند بسبب آنچه مطابق گفته فرشتگان دیده و شنیده بودند.
Saturday Dec 10, 2016
Monday Dec 05, 2016
Monday Dec 05, 2016